88/6/10
9:20 صبح

امرزم امد....

بدست پیام در دسته

امروز داشتم فکر میکردم بدترین چیزی که نتونم تحملش کنم چیه؟!گرما...کار زیاد و وقت کم...تشنگی...دوری از کسایی که دوستشون دارم...فیلمای تکراری تلویزیون...هنگ کردن موبایل...ویروسی شدن کامپیوتر...یه بحث خسته کننده و بی نتیجه با یه دوست...گرسنگی...بی اعتنایی اطرافیان...حسرت کارایی که میشد انجام داد و ندادم...یه حرف بی ربط زدن توی یه جمع 120 نفره و تحمل چشم غره ی دیگران...حقی که ازم گرفته شده...کاری که به خیال خودت لطف کردی و واسش انجام دادی بعد بذارن به حساب وضیفه...2کیلومتر با کفش پاشته بلند پیاده روی کردن...صبح روزی که یه قرار مهم داری خواب بمونی...یه شرایط فوق عالی برات بشه یه خاطره ی شیرین واسه همیشه.....دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه ولی همه ی اینا غیر قابل تحمله.از همه ی اینا بدتر بی کاریه.این تعطیلات تابستونیم همه ی لذتش واسه 2 هفته ی اول بود.میگن اولین تعطیلات بدون استرس!!این دیگه خیلی بی ربطه.این همه استرسسس.تا 10 مرداد که استرس رتبه داشتیم حالا هم انتخاب رشته.نمیدونم چرا باید این همه طول بکشه.بابا فیلم گودزیلا بود تا حالا آماده شده بود یه چند تا دونه رشته خواستید بررسی کنیدا!!راستی امروز نتایج آزاد اومد.م معماری تهران مرکز.رتبه ام شده بود 22.اگه میدونستم اینقدر راحته برق میزدم.هرچند منکه اصلا برق دوست ندارم ولی واسه ماکه قرار نیست بریم آزاد خوبه حداقل پرسیدن چی قبول شدی میگفتیم برقققق تا چشمانشان بر کف پاهایشان بچسبد.آخه یکی نیست بگه بابا، جاسبی برادر من جریان 7 ماه قبل کنکور انتخاب رشته کردن چیه آخه؟اونم با توجه به آزمون در پیتی مثل قلم چی!!!خب اون موقع ها که هنوز به معرفت نرسیده بودیم و درسمان نمی آمد و غول 3شاخ و 6دمی مانند کنکور هنوز جدی نشده بود ترازمان در حد 6900 بود مجبور بودیم low level رشته ها را برگزینیم.میگم قلم چی در پیته چون اصلا نمیشه رو نتیجه اش حساب باز کرد.مثلا باید رتبه ی آخرین آزمون شبیه کنکور باشه دیگه!ماکه آخرین آزمون رتبمون شد 280 چرا در سراسری با اینچنین رتبه ی نجومی و مخوفی روبرو شدیم؟؟عمو قلم جان ما تصور رتبه ای زیر 500 داشتیم و در خیالات شیرین خویشتن انتخاب رشته ای بس شگفت انگیز نموده بودیم پس چرا این چنین با احساسات لطیف یک کنکوری حساس بازی شد؟هیجان برای قلب کوچکمان مضر است.به هر حال دیگه گذشت.ولی کاش تو سراسری رتبه ام این میشد!دیگه مسافرت و خرید و تفریح و باغ وحش و شهر بازی و پاساژ گردی و سینما و کوه و تئاترهم کارساز نیست.حتی دیدن دوباره ی دوستان صمیمی بعد از یه مدت 2ماهه هم جالب نیست.من نمیدونم کجای این تعطیلات قشنگه آخه...همش که استرس و دلهره و افسردگیه....راستی من اگه تو دوران مدرسه که داشتم واسه کنکور درس میخوندم اینقدر بی خوابی سراغم میومد میتونستم از 24 ساعت 25 ساعت درس بخونم!!!ولی نمیدونم چرا اون مو قع همش دوست داشتم بخوابمو فیلم ببینم و بیرون برمو با یه نفر صحبت کنم...انگار هر کاریو که اراده میکنی انجام بدی یکی واست برنامه میریزه که حالتو بگیره...به هر حال ما همچنان صبر میکنیم...این تنها کاریست که از عهده مان بر می آید...صبر تنها چیزیست که خدا به ما اندکی داده ولی خواسته بسیار از آن بهره ببریم...حالا خدا یه وقت اسراف نشه این همه صبر مصرف میکنیم!!!!

88/6/10
9:9 صبح

پودر کچاپ

بدست پیام در دسته

فکر می کنم اگه سس کچاپ، به شکل پودر هم توی بازار باشه، طرفدار داشته باشه. کافیه که مثل نمک و فلفل اونو روی ساندویچ یا پیتزا بپاشیم!


88/6/10
9:9 صبح

صرفه جویی در آب!

بدست پیام در دسته

یکی از محصولات جانبی کولرهای گازی، آب هست که در اثر خنک کردن هوا و میعان بخار موجود در هوا بوجود میاد. البته این پدیده مخصوصا در شهرهای جنوبی و شمالی به خاطر شرجی بودن هوا ملموستره. معمولا از این آب استفاده نمیشه و دور ریخته میشه. اما میشه از همین آب هم استفاده کرد.

در اتوموبیلها، میشه آب تولید شده رو به مخزن آب شیشه شوی ماشین هدایت کرد. کافیه مخزن آب شیشه شوی ماشین رو یه خورده پایینتر و زیر خروجی آب کولر قرار داد.

در منازل و ادارات هم میشه با یه مخزن ساده و یه پمپ خیلی کوچولو و ارزون قیمت (مثل پمپ آب شیشه شوی ماشین) این آب رو به فلاش تانک توالت فرستاد. حتی میشه برای آبیاری باغچه ازش استفاده کرد و ....


88/6/10
9:9 صبح

خودکار زمان سنج

بدست پیام در دسته

خودکار یه وسیله خیلی ساده اس. منتهی میشه با یه خورده ابتکار، اونو
جذاب تر کرد! حتما تاحالا خودکارهای ساعتدار، رادیو، چراغ دار و ... رو
دیدید. این یه پیشنهاد دیگه برای خودکار: خودکار زمان سنج!

یه خودکار رو تصور کنید که روی بدنه اون، یه دکمه کوچولو هست که کنار
اون هم یه صفحه مدرج (در امتداد بدنه خودکار و برای تعیین زمان مثل یه
دماسنج) وجود داره. شما می تونید این دکمه رو تاجایی که دوس دارید آلارم
به صدا در بیاد، پایین بیارید و اونو رها کنید. سیستمی که توی این زمانسنج
هست شروع به کار می کنه و سر وقت! برای شما به صدا در میاد. میشه این
زمانسنج رو به صورت مکانیکی یا الکترونیکی ساخت. میشه براش ویبره یا زنگ
یا آهنگ دلخواه! هم گذاشت.

کافیه با یه حرکت شست، زمان رو تنظیم کنید و فقط به نوشتن بپردازین!
دیگه لازم نیست دائم به ساعتتون نگاه کنید یا برای هر چیز جزئی تنظیمای
آلارم موبایلتون رو عوض کنید! به نظرم خیلی به درد اونایی که دارن امتحان
میدن بخوره! میتونه یه خودکار تبلیغاتی خوب هم باشه.


88/6/10
9:9 صبح

سریالهای موازی

بدست پیام در دسته

معمولا فیلم ها و سریالها یک (یا یک گروه) قهرمان دارن و بقیه عناصر یا "آدم بده" هستن یا "خنثی" و بی اثر. به نظر من بد نیست همزمان با ساخت یک سریال، سریال دیگه ای با همون بازیگرها و لوکیشنها (ترجیحا)؛ با موضوع متفاوتی ساخته بشه که قهرمانش! یکی از همون "آدمهای خنثی" یا "آدم بدها" باشه.

البته این دو سریال باید به طور همزمان (مثلا یک روز درمیان) پخش بشن . حتی میشه جواب بعضی از معماهای یک سریال رو توی سریال موازی اون پیدا کرد!

اینجوری میشه نشون داد که آدمها ذاتا بد نیستن و اگه توی یه موقعیتی کار اشتباهی می کنن، می تونن در یه موقعیت دیگه "قهرمان" باشن. یکی دیگه از خاصیتاش فکر می کنم اینه که به ما یاد میده درباره مردم زود قضاوت نکنیم (حتی کسانی که توی فیلم خیلی بد هستن!). احتمالا از نظر اقتصادی هم اینجور تولید سریال به صرفه باشه.


<   <<   6   7   8   9   10      >